آرمیتا و آناهیتاآرمیتا و آناهیتا، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره

ARMITA&ANITA

بابایی

خدایا ! تقدیر خوبان را زیبا بنویس تا ما جز لبخند آنها چیز دیگری نبینیم .   گر یک نفست ز زندگانی گذرد مگذار که جز به شادمانی گذرد هشدار که سرمایه سودای جهان عمرست چنان کش گذرانی گذرد سلام بر گلهای خوشگلم دمین عید از عمرعزیزتان را تبریک میگویم انشاءالله صد سال شادتر و سبزتر از این عید داشته باشید. ...
2 فروردين 1392

دخترام اولین عروسی را رفتن

دیروزیعنی(٢٧/١٢/٩١) عروسی آجی ناهید بود بابایی کار داشت و نشد واسه جشن عقد بریم ساعت ٥ از سر کار اومد و ساعت ٦ راه افتادیم ساعت نقریبا ٩/٥ بود رسیدیم و واسه حال بندون اونجا بودیم شما هم طبق معمول چون عادت به سروصدا نداشدید منو اذیت میکردید. ...
1 فروردين 1392

شعر

دخترک لپ گلی دخترک لپ گلی بیا بکن بلبلی بس که نمک می ریزی پیش همه عزیزی خیلی قشنگ و پاکی بدون گرد و خاکی سرت رو شونه کردی بافتی و دونه کردی خیلی قشنگ می خندی بخند بخند که قندی با ادبی تو دختر از همه کس تو بهتر       آی قصه قصه قصه   نون و پنیر و پسته   یه بچه ی کوچولو   کنار حوض نشسته   تو اون حوض پر از آب   ماهیا میخورن تاب   پایین و بالا میرن   انگار تو آب راه میرن   کو...
26 اسفند 1391

واکسن 1 سالگی

  بلاخره بعد از 3 روز تاخیر بابایی 2 ساعتی مرخصی گرفت و رفتیم واکسنتون را زدیم اول رفتیم وزن و قد تون را گرفت خدا راشکر همه چیزتون خیلی خوب بود بعد هم رفتیم اطاق واکسیناسیون و واکسنتونو زدیم شما ها هم دختر های خوبی بودید و گریه نکردید ...
23 اسفند 1391

تبریک

تولدتون مبارک امروز روز تولدتونه. .ایشالله 100 ساله بشید...همیشه سلامت ...سعادتمند ...همیشه خوشحال باشید و خلاصه دنیا به کامتون باشه.... . . اینم از طرف بابایی: دخترای گلم تولدتون مبارک باشه امروز سالگرد روزیه که قلب بابا برای به دنیا اومدنتون تالاپ و تولوپ می کرد دل تو دلم نبود ببینمتون تا چشم به این دنیا باز کردین .امیدوارم که زندگی سعادتمند و آرومی داشته باشی .... عاشق همیشگی تون بابا اولین نفری هم که تولدت رو تبریک گفت مامان بزرگ بود..مرسی... البته ناگفته نماند که دادشی مخمد از ٢ماه پیش در تدارک بود و مدام پیام میفرستاد که تولدتون را ببریم اونحا بگیریم ولی بابایی کار دا...
23 اسفند 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ARMITA&ANITA می باشد